انتخاب برگه

مرز ـ عباس صفوی

مرز ـ عباس صفوی

مرز

عباس صفوی

خدایان همه‌چیز را از همان آغاز بر انسان­های فانی فاش نکرده­اند،

اما آن­ها با جست­و­جو و گذشت زمان چیزهای بهتری را می­یابند.

«منسوب به کسنوفانس»

مرگ. واقعیت یا تقلید؟ وقتی سودای هم­آغوشی با کسی در سرش بیفتد ابتدا قوۀ شناختش را از او می­گیرد. راهی در دل حقیقت؟ دیواری که خیال و واقعیت را از هم جدا می­کرده آرام و بی­صدا ویران شده بی‌آنکه خودش بفهمد.

جنون قدرت فکر کردن را از آدم نمی­گیرد، انسان را به آونگ تبدیل می­کند و تشخیص واقعیت از خیال به‌تدریج غیرممکن می­شود. اگر این‌طرف دیوار که ما هستیم را واقعیت بدانیم -­که نمی‌توان این را با اطمینان گفت­- شاید بتوان گفت تُلیا فدوروف اکنون شاهد ویرانه‌های این دیوار باشد و البته می‌توان او را شخصی افسرده­خو نیز در نظر گرفت…

متن کامل این داستان کوتاه در فصلنامۀ تخصصی ادبیات داستانی و شعر معاصر “داستان شیراز” (سال سوم – شماره دهم–  زمستان ۱۳۹۸) منتشر شده است

درباره نویسنده

یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب