جایی بهتر از اینجا
اوتسا مشفق (از مجموعه داستان در غربت آن دنیای دیگر)
مترجم: نیلوفر صادقی
من اهل جای دیگری هستم. مثل هیچجایی روی زمین نیست. نمیتوانم روی نقشه نشانش کنم، یعنی اگر نقشهای در کار بود. حالا که نیست. نقشهای در کار نیست چون آنجا جایی نیست که کسی بتواند تا نزدیکیاش برود، یا واردش شود یا اصلاً آنجا باشد. نه جایی است برای خودش، نه میشود گفت هرکجا یا حتی ناکجاست. اصلاً جا در آن نقشی ندارد. نمیدانم چیست.اما بیتردید اینجا نیست، یعنی روی کره زمین با شما مردم احمقش نیست. ای کاش میدانستم چیست، البته نه اینکه ذوق داشتهباشم بدانم تا بتوانم برای شما از آن بگویم. فقط دلتنگش شدهام، خیلی دلتنگ. اگر میدانستم چیست شاید میشد چیزی شبیه آن را روی همین زمین شما بسازم. والدمار که میگوید شدنی نیست. تنها راه رسیدن به آنجا رفتن است.
متن کامل این داستان کوتاه در فصلنامۀ تخصصی ادبیات داستانی و شعر معاصر “داستان شیراز” (سال دوم – شماره هشتم– تابستان 1398) منتشر شده است.