نیمه ی دومِ نام (نگاه به شعری از ثریا کهریزی) – مینو نصرت
(این متن در فصلنامه تخصصی ادبیات داستانی و شعر معاصر “داستان شیراز” – سال دوم– شماره پنجم– پاییز 1397– منتشر شده است.)
( فیلسوفِ احمق )
بشرشریم تو من
شریم من
یاتو؟
پس من یا؟
من!
یا من!
من یا
من به دلایل یا به دلایل ثریا هستم یا
به دلایل من هستم من به دلایل یا
به دلایل شخصی ثریا هستم
دلایل ثریا هستم
به دلایل ثریا هستم یا یا هستم یا یا هستم یا ثریا هستم یاهستم یا ثریا
یامن!
یایا
یا خدایا
یا الها
یا منا
یاثریایا
یا
ی آخر تنها.
( ثریا کهریزی )
بشرشریم تو من
در عبارت فوق بیشتر از شرّ صدای شُرشُر یا شَرشَر را می شنویم..نوعی ریزش..شاید ریزش بشر به عبارت من و تو در طبیعت … در سیارۀ زمین؟
شریم
ناگهان آن صدا بدل به شرّ و شریم می شود … اختصاص پسوند و دنبالۀ شر و شرارت چسبیده به به … پرسش شاعر: شر، شرور و شرارت از چی و کیست؟!
من یا تو … من می تواند من و منیت های بی شمار فرد باشد و تو هم دیگری در قالب بعد نمادین … تقابل بعد تصویری با نمادین از ابتدای ظهور زبان :
یاتو؟
پس من یا؟
من!
یا من!
من یا
شعر با «یا» نیمۀ دوم ثریا است مانند شر که نیمۀ دوم بشر است وارد فضایی دیگر می شود..شاعر یا را به تو می چسباند، درست مثل اینکه می خواهد یک دیگری متفاوت بیافریند…درنتیجه، یا تو را یاتو می نویسد؟ دراینجاست که می توان چنین پنداشت که هیچ واژه ای بیهوده خود را به شعر تحمیل نمی کند چرا؟ زیرا در ایران باستان به موجودات شر «یاتو» می گفتند که بیشتر طیف ساحران را در بر می گرفت. شاعر با حذف ث از ثریا- نام شاعر- عبارتی همانند یاتو می سازد که می شود من یا؟ من جانشین ث می شود. بازی شعر وارد چرخش حول «یا» می شود :
من به دلایل یا به دلایل ثریا هستم یا
به دلایل من هستم من به دلایل یا
به دلایل شخصی ثریا هستم
دلایل ثریا هستم
به دلایل ثریا هستم یا یا هستم یا یا هستم یا ثریا هستم یاهستم یا ثریا
در عبارات فوق شاهد بازی من با یا هستیم … نام هر فرد منهای جسم و روح فرد محمل هویتی نامکشوف است. نام افراد حتی پیش از تولد آنها خوانده می شود، نوعی پیشگویی یا شبیه به پیشگویی که آنهم در ایران باستانی سابقه ای طولانی دارد. بنابراین نام هر فرد بمثابه پیش گفته –تقدیر—وی است که فرد چه بخواهد و چه نخواهد با تمرکز بر آن سوار بر راه های گوناگون می رود در جستجوی راه منفرد خویش..از پیش پیش گویی کرده اند که این دختر ثریا خواهد شد…ثریا صورتی فلکی نیز در آسمان تولدش دارد..اگر بخواهیم برای این نام دلایل بتراشیم فراوان است اما شاعر به نیمۀ دوم نامش می پردازد درست مانند اینکه بخواهیم به نیمۀ دوم خُد یا خود در واژۀ «خدا» بپردازیم و زیر میکروسکوب ذهن تشریحش کنیم. همۀ جزئیات در سرچشمه است…اینکه ثریا است یا یا است یا من است هر یک، دلایلی منفرد در اندرون شاعر دارد که هر بار مهارش را می کشد یا ول می کند…شاعر در سطر آخر کمی طعنه به دکارت می زند:
من ثریا هستم، پس هستم … موجودیت فرد چسبیده به نیش نامش
یامن!
یایا
یا خدایا
یا الها
یا منا
یاثریایا
یا
ی آخر تنها.
ناگهان متضاد یاتو با «یامن» ظهور می کند … در اثر تکرار و تداعی آزاد کلمۀ دلخواه ظهور می کند: یامن… اما منظور از یامن چی و کیست؟ دهخدا در معنای یامن می گوید: مبارک و خجسته، آنکه طرف دست راست بود، مخالف یاسر…درمورد یاسر هم می نویسد: شترکش آنکه گوشت بهره بهره کند، طرف چپ. گفتنی ست که رسم کشتن و قربانی توتم شتر در نقطۀ فلق صبحگاهی –طلوع زهره—ستارۀ باکره –انجام می گرفته است.
شاعر در برابر یاتو تضادش را از درون خویش بیرون می کشد با «یامن» که کلی مترادف دیگر به نیش آن چسبیده از یایا ، یا خدایا، یا الها… تا ی آخر تنها..
شاید پیام شعر این باشد: بشر به شرارت و جادوی زبان است که جایگاه خالق را اخذ می کند یا من و یا تو هم ندارد …