![شمارۀ بیستوسوم فصلنامۀ تخصصی ادبیات و هنر معاصر “داستان شیراز” (بهار ۱۴۰۲)](http://dastaneshiraz.com/wp-content/uploads/2023/05/23-1_115833-e1683139853962-150x150.jpg)
پو __ حسینعلی ساسانی
![پو __ حسینعلی ساسانی](http://dastaneshiraz.com/wp-content/uploads/2022/09/51-1185x640.jpg)
داستان بهغایت جنونآمیز و بهغایت زشتی را که هماکنون خواهم نوشت، نه انتظار دارم و نه میخواهم کسی باور کند. در واقع در وضعی که حواس خود من یافتههای خودشان را نفی میکنند، اگر چنین انتظاری داشته باشم، دیوانهام. با اینهمه من دیوانه نیستم و کاملاً اطمینان دارم که خواب نمیبینم؛ اما فردا خواهم مرد و امروز باید بار روحم را سبک کنم. منظور اولیهام این است که بهروشنی بهتمام و بدون اظهارنظر رشتهای از رخدادهای کاملاً عادی را پیش چشم جهانیان نهم. پیامدهای این رخدادها مرا ترسانده، شکنجه کرده و از میان برده است. با اینهمه نخواهم کوشید توضیحشان بدهم. برای من اینها چیزی جز وحشت در بر نداشتهاند. برای بسیاری بیشتر غریب به نظر خواهند آمد تا وحشتناک...